پارسا گلیپارسا گلی، تا این لحظه: 14 سال و 5 ماه و 3 روز سن داره
بابایی حسامبابایی حسام، تا این لحظه: 43 سال و 5 ماه و 9 روز سن داره
مامانی مریممامانی مریم، تا این لحظه: 37 سال و 9 ماه و 14 روز سن داره
پیوند عقدمونپیوند عقدمون، تا این لحظه: 16 سال و 10 ماه و 29 روز سن داره
پیوند عشقمونپیوند عشقمون، تا این لحظه: 16 سال و 6 ماه و 12 روز سن داره
مدرسه گل پسریمدرسه گل پسری، تا این لحظه: 8 سال و 7 ماه و 14 روز سن داره
نی نی وبلاگ پارسا نی نی وبلاگ پارسا ، تا این لحظه: 8 سال و 10 ماه و 13 روز سن داره
داداش سپهرداداش سپهر، تا این لحظه: 4 سال و 5 ماه و 16 روز سن داره

پارسا نفس مامان وبابا

پیشرفت گل پسرمون در یوسی مس

سلام عزیز دل مامان وبابا ایشالا همیشه خوب وسالم باشی گل پسرم،مامانی الان که دارم واست مینویسم شما وبابا دارین شام میخورین ومن گفتم یه سری به وبلاک پسرکم بزنم یکم از هوش واستعدادت واست بنویسم،گلم شما الان ترم چهار یوسی مس هستی من وبابا شاهد پیشرفت  گل پسرمون هستیم ،خانم خادمی معلم شما کلی ارت راضین وهر جلسه ازت تعریف میکنن قربون پسر باهوشم بشم ،الان جمع وتفریق یک رقمی ودورقمی رو انجام میدی ،جدول ضرب رو یاد گرفتی ،مرسی مامان ایشالا همیشه قدر زحمتهای بابایی وخانم خادمی رو بدونی چون با دل وجون واست وقت میذارن،مامانی ایشالا شاهد پیشرفت روز به روزت در درسها وکلاس یوسی مس باشیم. ...
11 مرداد 1395

چند ماه اخیر پارسا گلی

سلام گل پسرم عزیز دلم امروز بیست وسوم رمضان گل پسرم مشغول نگاه کردن سی دی برنامه کودک ،قربونش بشم که عشقش نگاه کردن سی دی هاشه......                                                                  عزیز دلم ببخش یه مدت به وبلاگت سر نزدم آخه یه ماه ونیم پیش اسباب کشی کردیم ونتم قطع شد دیگه،این روزهام که ماه رمضون وروزه داری منم داعم کارم شده سر زدن به مدرسه های مختلف واسه ثبت نام گل پسری،وای که چه کار سختیه انتخاب مدرسه حسابی اعصاب خودم وبابایتو خرد کردم       ...
9 تير 1395

تولد پارسا گلی

سلام عزیزم پسر خوبم تولدددددت مبارک امسال تولدت با مشورت کردن با شما وبابایی به این نتیجه رسیدیم که تولدت رو داخل مهد کودک بگیریم.به خانم مربیت صحبت کردم گفتن یکشنبه واسش کیک بیار اخه چهارشنبه اربعینه وپنج شنبه هم شما تعطیلی به همین دلیل تولدت رو هشتم آذر چهار روز زودتر گرفتیم شما از چند روز پیش خوشحال بودی وهمش به تولدت فکر میکردی ومیگفتی مامانی کی میشه یکشنبه بالاخره یکشنبه امد ومن وبابایی واست کیک رو اوردیم وقتی وارد کلاستون شدم همه بچه ها با هم میگفتن تولد تولد تولدت مبارک شما هم از آخر کلاس واسم دست تکون دادی خلاصه کلی بهتون خوش گذشت ودوستای خوبت وخانم مربی خوب ومهربونت هم بهت کادو دادن من وبابایی هم به شماژیله وشلوار هدیه دادیم مامانی ...
9 آذر 1394

تعریف کردن خانم مربی از گل پسرم

سلام عزیزکم پسر خوبم اول کار یه معذرت خواهی ازت میکنم آخه یه چند وقته واست عکسات رو نذاشتم لب تاب مشکل پیدا کرده وارد اینترنت نمیشه ایشالا وقتی درست شد جبران میکنم خوب بدخشید دیده مامانی.......پارسای من این روزها وقتی میام داخل مهدتون ومیبینم خانم نوری زاده این همه از هوش وادب گل پسرم تعریف میکنه کلی قند تو دلم آب میشه چند روز پیش یه جلسه داخل مهدتون گرفته بودن خانم مربی کلی تعریفت کرد وگفت پارسا امید منه الهی مامانی فدات شه نقاشی های خوشکلتون هم گذاشته بودن که ایشالا حتما عکسش رو واست میذارم راستی پسمل مامان کلاس یوسی مست هم تقریبا سه هفته اس شروع شده وشما کلی چیز یاد گرفتی وبا انگشتای کوچولوت با چرتکه کار میکنی قربون پسر باهوشم بشم دوست د...
20 آبان 1394

سالگرد ازدواج مامانی وبابایی

سلام نفسم پسرک خوشکلم الان که دارم این مطلب رو مینویسم شما خونه نیستی ومن دلم واست شده یه ذره ایشالا مامانی همیشه شاد باشی آخه عاشق مهد کودکت هستی عزیزم چند روز پیش یعنی سوم آبان سالگرد ازدواج من وبابایی بود شما پسر راز نگه دار بازم راز بابا رو نگه داشتی وبه من نگفتی بابا میخواد کیک بگیره آخه عصر با دایی مجتبی اینا رفتیم واسه انتخاب لباس عروس وتا شب طول کشید آخی وقتی برگشتیم خونه ساعت یازده شب بود وبابا منتظر من وشما بود که بیایم با هم کیک بخوریم وشمام که عاشق شمع وکیک تولد هستی از خواب بیدار شدی و شمع ها رو فوت کردی الهی مامانی فدات شه. حسام عزیزم ببخش دیر پیشت اومدم خودم کلی ناراحت شدم به خاطر همه خوبیهات ازت ممنونم همسر عزیزم دوست دارم ای...
10 آبان 1394

روز جهانی کودک

سلام سلام عزیزم پسرک خوبم روزت مبارک روز سه شنبه گل پسرم با یه کارت دعوت خوشکل که تو مهد بهش داده بودن امد وگفت مامانی کارت عروسی بهم دادن برداشتم نگاه کردم کارت دعوت واسه جشن روز جهانی کودک داخل مهد بود الهی مامان دورت بگرده وقتی امدم جشن ودیدم با دوستات شعر مادر و با این قشنگی میخوندین قند تودلم آب شد وکلی خستگی از تنم در رفت  عاشقتم مامان جون عصر که بابا آمد فیلمت رو نشونش دادم کلی ذوقت کرد پنج شنبه هم با خاله مهناز رفتیم هایپر استار شما اونجا یکی از عروسکهای شهر موشها رو گرفتی وکلی واسمون نمایش دادی دوست دارم  دوردونه مامانی                         ...
18 مهر 1394

بزرگ مرد کوچکم

سلام گل پسرم فدات بشه مامانی عزیز دلم امروز اولین روز از شروع رسمی مدرستون بود ومن همش تو این فکر بودم که گل پسرم شاید یکم ناراحت باشه یا گریه کنه ولی شما مثل یه مرد بزرگ رفتار کردی وبه من گفتی مامان خدافظ برو به سلامت اصلا باورم نمیشد گلکم اینقدر بزرگ شده باشه فدای مرد بزرگم بشم با کوثر جون همکلاسیت کلی بازی کردی وکلی خندیدین خانم مربیت هم خانم نوری زاده گفتن پارسا گله وخیلی پسرخوبیه  وکلی ازت تعریف کردن مرسی مامانی به خاطر این همه خوبیهات. ...
4 مهر 1394